شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند .
فرشته پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته .
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعر هایش بوی آسمان گرفت
وفرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت .
خدا گفت : دیگر تمام شد .
دیگر زندگی برای هر دوتاشون دشوار می شود .
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است
و فرشته ای که مزه عشق را بچشد ، آسمان .
سلام محاقظ عشق
بابا جمله عرفانیت مارو کشته
ایول
۹:۳۸ دقیقه آپ نردی
ما این کاره ایمخوشگله
عالی بود
خوشم اومد
حالی دادی با وفا
به جناب سروان سلام برسون
بگو میثم گفته خودم میکشمت نمیزارم مجرمین حالتو بگیرن
چه طور بود
یا علی
فرشته پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته
خیلی قشنگ بود.
یا علی
سلام عزیزم خیلی قشنگ نوشتی
با اجازه تو این شعر قشنگت رو مینویسم توی وبلاگ البته با ذکر اسم وبلاگت
موفق باشی و شاد
سلام
خودت و کشتی با این همه پست جدید
شروع کن دیگه
یا علی
جمله ها خوب هستند ولی آهنگش یکم شادتر باشه بهتره
مطالب جدید توش بگذار
سلام
واقعا عالیه
اگه همینجوری ادامه بدی واقعا پیشرفت میکنی